شاعر ايراني

شعر و ترانه و موسيقي زهره زماني

زهره زماني

زهره زماني

 

"دعوت "

يه روزي  يه جايي به هم مي رسيم ، بذار مردم اين حرفو حاشا كنن

از امروز واسه اون موقع دعوتن، كه خوشبختي مونو تماشا كنن!

تو دنيا  تو اين بازيه گل يا پوچ ، يه روز ميرسه دست من خالي نيست

به عشق تو دارم ادامه مي دم ، خدا مي دونه بي تو هيچ حالي نيست...

بگي آخرين باره مي بينمت  ، واسه آخرين بار نفس مي كشم

تو رويايي كه عطرتو گم كنم ، من از خواب و بيداري دست مي كشم

شنيدم دعا كردي بارون بياد ، مي دونم كه عطرش به ما مي رسه

يه روزي توي اوج ناباوري ، صدامون به گوش خدا مي رسه

بذا كل دنيا باهام سرد شن ، همين كافيه با تو همصحبتم

كنارِ گرفتم ازين زندگي ، كنارِ خيالت فقط راحتم

زهره زماني

زهره زماني

 

 

" دوست دارم "

هر بار از عشق و بوسه مي پرسي ،  نه مي گم ولي تو ترديدم...!

يه جور ديگه اي بپرس از من  ، يه جور ديگه اي جواب مي دم...!

من دوست دارمو چقد سخته ، واسه من گفتن همين احساس ...

از نگاهم بخون كه درگيرم   ، اين نگاه خلاصه ي حرفاس...!

دوس دارم شبي رو كه دستات  ،  پيچكي ميشه دور من مي پيچه

وقتي كه بوي عطرتو دارم  ،  موقع خدافظي توي كوچه...

دوس دارم آتيش ِ چشماتو ،    تا به خرمنم چشم مي دوزن ...

وقتي ايمان منو حسرت تو ،  تو يه لحظه با همديگه مي سوزن...!

تو يه موج سر كش و خسته ،  من يه ساحل ِ صدف پوشم

وقتي بر مي گردي از طوفان ،  دوس دارم بياي تو آغوشم...!

توي اين جزر و مد بي فرجام ،  به جز آغوش هم پناهي نيست

خدا هم مي دونه كه  ديونه ايم ،  واسه ديونه ها گناهي نيست!

هيشكي جز منو و تو اينجا نيست ،  دستمونو سكوت شب خونده

سقفي واسه عشق بازي نيست ،   نور مهتاب ما رو پوشونده...

زهره زماني